کتابخانه ارایه های ادبی
آرایههای ادبی یا صناعات ادبی یا صنایع بدیع، مجموعهای از فنون و ابزارهای زبانی هستند که شاعران و نویسندگان از آنها برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند.
این آرایهها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
آرایههای لفظی
آرایههای لفظی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای آوایی و ظاهری کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و موسیقیایی کلمات، به زیبایی و تاثیرگذاری متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای لفظی عبارتند از:
1. واجآرایی: تکرار یک یا چند واج (حرف) در کلمات یک بیت یا عبارت برای ایجاد موسیقی و آهنگینگی.
- مثال: “رَختِ رَحیلِ رَخشِ رَوان” (سعدی)
2. سجع: آوردن کلماتی در قافیهی جملات نثر که در وزن یا حرف آخر یا هر دو با هم یکسان باشند.
- مثال: “دل را به دست آورید و جهان را به دست خواهید آورد.” (امام علی (ع))
3. جناس: شباهت لفظی دو یا چند کلمه در حالی که معانی آنها متفاوت باشد. جناس به دو نوع جناس تام و جناس ناقص تقسیم میشود.
- مثال جناس تام: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ)
- مثال جناس ناقص: “دلبر از دلدار برد دل مرا” (مولانا)
4. تکرار: آوردن دوباره یک یا چند کلمه یا عبارت برای تاکید یا ایجاد موسیقی.
- مثال: “برخیز و خز آر که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است” (حافظ)
5. تصدیر: آوردن یک کلمه یا عبارت در آغاز چند بیت یا جمله متوالی.
- مثال: “یار مرا / غم مخور / یار مرا” (مولانا)
6. ترصیح: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در قافیهی جملات متوالی.
- مثال: “ساقی، گر به رندی حافظ را شراب دهی / بنگر ز جام جم چه سحر آفرین شود” (حافظ)
7. موازنه: آوردن دو یا چند چیز متشابه در کنار هم برای مقایسه.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ)
8. قلب: جابجا کردن جای دو یا چند کلمه در یک جمله بدون تغییر معنی آن.
- مثال: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ) (به جای “از جان جانان ده و بریده باش”)
9. ملمع: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در ابیات متناوب.
- مثال: “ای آنکه رخت از دیده پنهان کردی / دل برده و جان بر سر پیمان کردی” (حافظ)
10. تضمین: آوردن بیت یا ابیاتی از شعر شاعری دیگر در شعر خود.
- مثال: “نمیدانم که در عالم سِرّ عاشق چیست / که هر جا هست نغمهی عاشقان میشنوم” (مولانا) (تضمین از حافظ)
درک و بهکارگیری درست آرایههای لفظی، ظرافت و زیبایی خاصی به کلام میبخشد و آن را از سادگی و زمختی درمیآورد و به گيرايي و دلنشيني آن میافزاید.
علاوه بر موارد ذکر شده، آرایههای لفظی دیگری نیز وجود دارند که هر کدام زیبایی و ظرافت خاص خود را به ارمغان میآورند.
آرایههای معنوی
آرایههای معنوی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای معنایی و محتوایی کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و ظرافتهای معنایی، به عمق و غنای متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای معنوی عبارتند از:
1. تشبیه: مانند کردن چیزی به چیز دیگر به واسطهی یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان” (سعدی)
2. استعاره: به کار بردن یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دل من زندان تاریکی است و عشق در آن چراغ بزم” (مولانا)
3. مجاز: به کار بردن یک کلمه یا عبارت در معنایی غیر از معنای اصلی آن به دلیل وجود یک رابطهی منطقی بین آن معناها.
- مثال: “سر بر خاک نهادهام از شرمندگی / از آن ننگ که بر من آمد از تو” (حافظ) (منظور از “تو” در اینجا، چشم معشوق است)
4. کنایه: رساندن معنایی غیر از معنای ظاهری کلمات.
- مثال: “از رنجوران نپرسند احوال پریشان را” (سعدی) (منظور از “رنجوران” در اینجا، طبیبان و مدعیان علم هستند)
5. تشخیص: دادن صفات و ویژگیهای انسانی به اشیاء، حیوانات و پدیدههای طبیعی.
- مثال: “از صبر و از قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ)
6. مراعاتالنظر: آوردن واژگانی در یک بیت یا عبارت که با یکدیگر تناسب معنایی داشته باشند.
- مثال: “برف بر زمین ببارد و بر سر بام / ناگهان ز بام عشق آید به سر” (مولانا)
7. تضاد: آوردن دو یا چند چیز متضاد در کنار هم برای ایجاد تناقض و تاکید.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
8. تناقض: آوردن دو یا چند مطلب متناقض در کنار هم برای ایجاد ظرافت و زیبایی.
- مثال: “ز خاکستر عشق آن سوخته ندانم کیست / که در دلش ندا آید که خاکستر منم” (مولانا)
9. تلمیح: اشاره به واقعهای تاریخی، داستانی، آیهای از قرآن یا بیتی از شعر برای ایجاد عمق و غنا در کلام.
- مثال: “یوسف گمگشته بازگشت به کنعان / مصر و کنعان دو جهان شد به یک آن” (حافظ) (تلمیح به داستان حضرت یوسف)
10. ایهام: آوردن کلماتی که دو یا چند معنی محتمل دارند.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ) (کلمهی “قوس” هم به معنی ابرو و هم به معنی کمان است)
11. حسآمیزی: ترکیب دو یا چند حس در یک عبارت یا بیت.
- مثال: “بوی نوبهار آمد از یار و دیار / مست شد باده از می و لاله از بهار” (حافظ)
12. حسن تعلیل: آوردن دلیل و توجیهی ظریف برای یک امر غیرمنطقی.
- مثال: “گفتم که چرا عاقبت کار جهان با من بد است / گفتا زان سبب که با تو نیکی کرد اول” (سعدی)
13. اغراق: مبالغه در بیان یک صفت یا عمل برای تاکید بر آن.
- مثال: “از بس که عشق تو در جانم ریشه دوانده / در رگ و ریشه و پی و استخوانم شدهای” (مولانا)
همانطور که مشاهده میشود، آرایههای معنوی با ایجاد ظرافتها و لایههای معنایی متعدد، به متن عمق و غنا میبخشند و آن را از سادگی و سطحینگری دور میکنند.
البته، دستهبندی دیگری از آرایههای ادبی نیز وجود دارد که آرایههای ترکیبی نامیده میشوند و از ترکیب دو یا چند آرایهی لفظی یا معنوی به وجود میآیند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که شاعران و نویسندگان از این آرایهها به طور جداگانه و مجزا استفاده نمیکنند، بلکه غالباً در یک بیت یا عبارت چندین آرایهی ادبی با هم به کار برده میشوند تا زیبایی و تاثیرگذاری کلام را به حد اعلای خود برسانند.
واجآرایی: موسیقی کلمات
واجآرایی، که به آن سجع حروفی نیز میگویند، یکی از آرایههای لفظی در ادبیات فارسی است که به تکرار یک یا چند واج (حرف) در کلمات یک بیت یا عبارت برای ایجاد موسیقی و آهنگینگی دلنشین و خوشایند اشاره دارد. این تکرار میتواند در واجهای صامت یا مصوت رخ دهد و به زیبایی و تأثیرگذاری کلام میافزاید.
انواع واجآرایی:
- واجآرایی صامت: تکرار یک یا چند صامت در کلمات یک بیت یا عبارت.
- واجآرایی مصوت: تکرار یک یا چند مصوت در کلمات یک بیت یا عبارت.
کاربرد واجآرایی:
- ایجاد موسیقی و آهنگینگی: تکرار واجها، به خصوص صامتها، به کلام ریتم و آهنگ خاصی میبخشد که آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- تاکید و تأثیرگذاری: تکرار واجها میتواند بر کلمات یا عبارات خاصی تأکید کند و توجه مخاطب را به آنها جلب کند.
- ایجاد حس و فضا: واجآرایی میتواند با توجه به نوع واجهایی که تکرار میشوند، حس و فضایی خاص را در مخاطب ایجاد کند. به عنوان مثال، تکرار واجهای “ر” و “ل” میتواند حس لطافت و ظرافت را القا کند، در حالی که تکرار واجهای “خ” و “ش” میتواند حس خشونت و قدرت را به وجود آورد.
- ایجاد تناسب و انسجام: واجآرایی میتواند با تکرار واجها در اجزای مختلف یک بیت یا عبارت، تناسب و انسجامی بین آنها ایجاد کند.
مثالهایی از واجآرایی در شعر فارسی:
- واجآرایی صامت:
“در این بادِ پاییزی که میآید از آن سویِ دیوار” (نیما یوشیج) “شبِ وصل و هجرِ یار و ناله و افغان” (حافظ) “زِ غمِ یارِ دیرین، دلِ من شد زار و زرد” (سعدی)
- واجآرایی مصوت:
“بویِ نوبهار آمد از یار و دیار” (حافظ) “دلِ من از غمِ تو خون شد و جان به لب آمد” (مولانا) “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو” (حافظ)
نقش واجآرایی در زیبایی و تأثیرگذاری شعر:
واجآرایی یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن اشعار خود استفاده میکنند. تکرار واجها، موسیقی و آهنگ خاصی به کلام میبخشد، بر کلمات یا عبارات خاصی تأکید میکند، حس و فضا را القا میکند و تناسب و انسجامی بین اجزای مختلف شعر ایجاد میکند.
به همین دلیل، واجآرایی در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در اشعار خود بهره بردهاند.
سجع: نغمهی نثر
سجع، که به آن سجع متوازی نیز میگویند، یکی از آرایههای لفظی در نثر فارسی است که به آوردن کلماتی در قافیهی جملات نثر که در وزن یا حرف آخر یا هر دو با هم یکسان باشند اشاره دارد. این آرایه، نثری آهنگین و موزون به وجود میآورد و به زیبایی و دلنشینی آن میافزاید.
انواع سجع:
- سجع مطلق: در این نوع سجع، تمام کلمات قافیهی جملات نثر در وزن و حرف آخر با هم یکسان هستند.
- سجع متوازن: در این نوع سجع، کلمات قافیهی جملات نثر در وزن با هم یکسان هستند، اما ممکن است در حرف آخر با هم تفاوت داشته باشند.
- سجع متوازی: در این نوع سجع، کلمات قافیهی جملات نثر در حرف آخر با هم یکسان هستند، اما ممکن است در وزن با هم تفاوت داشته باشند.
- سجع مطرف: در این نوع سجع، فقط حرف آخر کلمات قافیهی جملات نثر با هم یکسان است.
کاربرد سجع:
- ایجاد موسیقی و آهنگینگی: سجع با تکرار واجها در قافیهی جملات، به نثر آهنگ و موسیقی خاصی میبخشد که آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- تاکید و تأثیرگذاری: سجع میتواند بر جملات یا عبارات خاصی تأکید کند و توجه مخاطب را به آنها جلب کند.
- ایجاد حس و فضا: سجع میتواند با توجه به نوع واجهایی که تکرار میشوند، حس و فضایی خاص را در مخاطب ایجاد کند. به عنوان مثال، سجع با واجهای “ر” و “ل” میتواند حس لطافت و ظرافت را القا کند، در حالی که سجع با واجهای “خ” و “ش” میتواند حس خشونت و قدرت را به وجود آورد.
- ایجاد تناسب و انسجام: سجع میتواند با تکرار واجها در قافیهی جملات، تناسب و انسجامی بین آنها ایجاد کند.
مثالهایی از سجع در نثر فارسی:
- سجع مطلق:
“دل را به دست آورید و جهان را به دست خواهید آورد.” (امام علی (ع)) “علم و حلم دو گوهر گرانبها هستند که در صدف وجود انسان نهفتهاند.” (سعدی)
- سجع متوازن:
“دانش را سرمایه آخرت و عقل را زینت دنیا قرار ده.” (امام علی (ع)) “سخن نیک را نیکو بشنو و نیکو بگو.” (سعدی)
- سجع متوازی:
“از ظلم و ستم پرهیز کن و به عدالت رفتار کن.” (امام علی (ع)) “قناعت را پیشهی خود ساز و از حرص و طمع دوری کن.” (سعدی)
- سجع مطرف:
“علم و دانش چراغ راه زندگی است.” (امام علی (ع)) “سخن نیکو کلید قفل دلهاست.” (سعدی)
نقش سجع در زیبایی و تأثیرگذاری نثر:
سجع یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که نثرنویسندگان از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن نثر خود استفاده میکنند. تکرار واجها در قافیهی جملات، موسیقی و آهنگ خاصی به نثر میبخشد، بر جملات یا عبارات خاصی تأکید میکند، حس و فضا را القا میکند و تناسب و انسجامی بین اجزای مختلف نثر ایجاد میکند.
به همین دلیل، سجع در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و نثرنویسندگان بزرگی از جمله امام علی (ع)، سعدی، گلستان سعدی و بوستان سعدی از آن به طور هنرمندانهای در نثر خود بهره بردهاند.
مجموعه ی گام کلاس (گروه آموزشی مهندس مسعودی) با هدف ارتقاء سطح علمی و موفقیت دانش آموزان متوسطه و همچنین داوطلبان کنکور در سال 1400 تاسیس شد و از بهمن ماه 1400 فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد . این مجموعه ضمن بهره بردن از کادر اساتید زبده و حرفه ای در کنار جدیدترین تکنولوژی های آموزش آنلاین و آفلاین در حال رقم زدن فصل جدیدی از آموزش دروس مختلف متوسطه و کنکور می باشد
موسس و بنيانگذار سایت گام كلاس استاد امير مسعودى ، مطرح ترين و با سابقه ترين استاد رياضى و فيزيک ايران در آموزش آنلاين و تلويزيونى هستند كه با ارائه سبكى جديد و روش هاى پاسخگويى سريع ، مهم ترین تمایز گامکلاس نسبت به ساير موسسات می باشد.