کتابخانه ارایه های ادبی نصیب چهارم
آرایههای ادبی یا صناعات ادبی یا صنایع بدیع، مجموعهای از فنون و ابزارهای زبانی هستند که شاعران و نویسندگان از آنها برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند.
این آرایهها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
آرایههای لفظی
آرایههای لفظی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای آوایی و ظاهری کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و موسیقیایی کلمات، به زیبایی و تاثیرگذاری متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای لفظی عبارتند از:
1. واجآرایی: تکرار یک یا چند واج (حرف) در کلمات یک بیت یا عبارت برای ایجاد موسیقی و آهنگینگی.
- مثال: “رَختِ رَحیلِ رَخشِ رَوان” (سعدی)
2. سجع: آوردن کلماتی در قافیهی جملات نثر که در وزن یا حرف آخر یا هر دو با هم یکسان باشند.
- مثال: “دل را به دست آورید و جهان را به دست خواهید آورد.” (امام علی (ع))
3. جناس: شباهت لفظی دو یا چند کلمه در حالی که معانی آنها متفاوت باشد. جناس به دو نوع جناس تام و جناس ناقص تقسیم میشود.
- مثال جناس تام: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ)
- مثال جناس ناقص: “دلبر از دلدار برد دل مرا” (مولانا)
4. تکرار: آوردن دوباره یک یا چند کلمه یا عبارت برای تاکید یا ایجاد موسیقی.
- مثال: “برخیز و خز آر که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است” (حافظ)
5. تصدیر: آوردن یک کلمه یا عبارت در آغاز چند بیت یا جمله متوالی.
- مثال: “یار مرا / غم مخور / یار مرا” (مولانا)
6. ترصیح: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در قافیهی جملات متوالی.
- مثال: “ساقی، گر به رندی حافظ را شراب دهی / بنگر ز جام جم چه سحر آفرین شود” (حافظ)
7. موازنه: آوردن دو یا چند چیز متشابه در کنار هم برای مقایسه.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ)
8. قلب: جابجا کردن جای دو یا چند کلمه در یک جمله بدون تغییر معنی آن.
- مثال: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ) (به جای “از جان جانان ده و بریده باش”)
9. ملمع: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در ابیات متناوب.
- مثال: “ای آنکه رخت از دیده پنهان کردی / دل برده و جان بر سر پیمان کردی” (حافظ)
10. تضمین: آوردن بیت یا ابیاتی از شعر شاعری دیگر در شعر خود.
- مثال: “نمیدانم که در عالم سِرّ عاشق چیست / که هر جا هست نغمهی عاشقان میشنوم” (مولانا) (تضمین از حافظ)
درک و بهکارگیری درست آرایههای لفظی، ظرافت و زیبایی خاصی به کلام میبخشد و آن را از سادگی و زمختی درمیآورد و به گيرايي و دلنشيني آن میافزاید.
علاوه بر موارد ذکر شده، آرایههای لفظی دیگری نیز وجود دارند که هر کدام زیبایی و ظرافت خاص خود را به ارمغان میآورند.
آرایههای معنوی
آرایههای معنوی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای معنایی و محتوایی کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و ظرافتهای معنایی، به عمق و غنای متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای معنوی عبارتند از:
1. تشبیه: مانند کردن چیزی به چیز دیگر به واسطهی یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان” (سعدی)
2. استعاره: به کار بردن یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دل من زندان تاریکی است و عشق در آن چراغ بزم” (مولانا)
3. مجاز: به کار بردن یک کلمه یا عبارت در معنایی غیر از معنای اصلی آن به دلیل وجود یک رابطهی منطقی بین آن معناها.
- مثال: “سر بر خاک نهادهام از شرمندگی / از آن ننگ که بر من آمد از تو” (حافظ) (منظور از “تو” در اینجا، چشم معشوق است)
4. کنایه: رساندن معنایی غیر از معنای ظاهری کلمات.
- مثال: “از رنجوران نپرسند احوال پریشان را” (سعدی) (منظور از “رنجوران” در اینجا، طبیبان و مدعیان علم هستند)
5. تشخیص: دادن صفات و ویژگیهای انسانی به اشیاء، حیوانات و پدیدههای طبیعی.
- مثال: “از صبر و از قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ)
6. مراعاتالنظر: آوردن واژگانی در یک بیت یا عبارت که با یکدیگر تناسب معنایی داشته باشند.
- مثال: “برف بر زمین ببارد و بر سر بام / ناگهان ز بام عشق آید به سر” (مولانا)
7. تضاد: آوردن دو یا چند چیز متضاد در کنار هم برای ایجاد تناقض و تاکید.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
8. تناقض: آوردن دو یا چند مطلب متناقض در کنار هم برای ایجاد ظرافت و زیبایی.
- مثال: “ز خاکستر عشق آن سوخته ندانم کیست / که در دلش ندا آید که خاکستر منم” (مولانا)
9. تلمیح: اشاره به واقعهای تاریخی، داستانی، آیهای از قرآن یا بیتی از شعر برای ایجاد عمق و غنا در کلام.
- مثال: “یوسف گمگشته بازگشت به کنعان / مصر و کنعان دو جهان شد به یک آن” (حافظ) (تلمیح به داستان حضرت یوسف)
10. ایهام: آوردن کلماتی که دو یا چند معنی محتمل دارند.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ) (کلمهی “قوس” هم به معنی ابرو و هم به معنی کمان است)
11. حسآمیزی: ترکیب دو یا چند حس در یک عبارت یا بیت.
- مثال: “بوی نوبهار آمد از یار و دیار / مست شد باده از می و لاله از بهار” (حافظ)
12. حسن تعلیل: آوردن دلیل و توجیهی ظریف برای یک امر غیرمنطقی.
- مثال: “گفتم که چرا عاقبت کار جهان با من بد است / گفتا زان سبب که با تو نیکی کرد اول” (سعدی)
13. اغراق: مبالغه در بیان یک صفت یا عمل برای تاکید بر آن.
- مثال: “از بس که عشق تو در جانم ریشه دوانده / در رگ و ریشه و پی و استخوانم شدهای” (مولانا)
همانطور که مشاهده میشود، آرایههای معنوی با ایجاد ظرافتها و لایههای معنایی متعدد، به متن عمق و غنا میبخشند و آن را از سادگی و سطحینگری دور میکنند.
البته، دستهبندی دیگری از آرایههای ادبی نیز وجود دارد که آرایههای ترکیبی نامیده میشوند و از ترکیب دو یا چند آرایهی لفظی یا معنوی به وجود میآیند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که شاعران و نویسندگان از این آرایهها به طور جداگانه و مجزا استفاده نمیکنند، بلکه غالباً در یک بیت یا عبارت چندین آرایهی ادبی با هم به کار برده میشوند تا زیبایی و تاثیرگذاری کلام را به حد اعلای خود برسانند.
کتابخانه ارایه های ادبی نصیب چهارم
مجاز: فراتر از ظاهر، رسیدن به حقیقت
مجاز یکی از آرایههای معنوی در ادبیات فارسی است که به استفاده از یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به منظور بیان معنای دیگری اشاره دارد. این آرایه با ایجاد ظرافت و زیبایی در کلام، به شاعران و نویسندگان کمک میکند تا مفاهیم عمیق و پیچیده را به شیوهای لطیف و دلنشین بیان کنند.
انواع مجاز:
- استعاره: استفاده از یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود شباهت بین دو چیز.
- تشبیه: رساندن شباهت بین دو چیز به یکدیگر به وسیلهی کلماتی مانند “مانند”، “همانند”، “شبیه” و “چو”.
- کنایه: استفاده از یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود لازمهی ملزوم بین دو چیز.
- تجسم: به کار بردن کلماتی که حواس پنجگانه انسان را تحریک میکنند و باعث میشوند خواننده یا شنونده، موضوع را به صورت حسی درک کند.
- اغراق: بزرگنمایی یا کوچکنمایی یک صفت، عمل یا پدیده به منظور تاکید بر آن.
کاربرد مجاز:
- ایجاد ظرافت و زیبایی: مجاز با استفاده از صور خیالی مانند استعاره، تشبیه و کنایه، ظرافت و زیبایی خاصی به کلام میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- بیان مفاهیم عمیق و پیچیده: مجاز با استفاده از صور خیالی مانند استعاره و تشبیه، به شاعران و نویسندگان کمک میکند تا مفاهیم عمیق و پیچیده را به شیوهای لطیف بیان کنند.
کنایه: رمزگشاییِ ظرافتِ سخن
کنایه یکی از آرایههای معنوی در ادبیات فارسی است که به استفاده از یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود لازمهی ملزوم بین دو چیز اشاره دارد. در کنایه، گوینده به جای ذکر صریح مراد خود، لازمهی آن را بیان میکند و مخاطب با اندکی تأمل به معنای مورد نظر گوینده پی میبرد.
انواع کنایه:
- کنایه لفظی: استفاده از کلمهای به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود لازمهی ملزوم بین آن دو.
- کنایه معنوی: استفاده از جملهای به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود لازمهی ملزوم بین آن دو.
کاربرد کنایه:
- ایجاد ظرافت و زیبایی: کنایه با استفاده از بیان غیرمستقیم، ظرافت و زیبایی خاصی به کلام میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- ایجاد حس تعلیق و شگفتی: کنایه با بیان غیرمستقیم، حس تعلیق و شگفتی در مخاطب ایجاد میکند و او را به تأمل در معنای مورد نظر گوینده وا میدارد.
- تأکید و تأثیرگذاری: کنایه با بیان غیرمستقیم، بر معنای مورد نظر گوینده تأکید میکند و آن را در ذهن مخاطب ماندگارتر میکند.
- ایجاد لحنی کنایهآمیز: کنایه با بیان غیرمستقیم، لحنی کنایهآمیز به کلام میبخشد و طعنه و تمسخر را به طور ظریف بیان میکند.
مثالهایی از کنایه در شعر فارسی:
- کنایه لفظی:
“از دست غمت نتوانم گریخت / دامان دامنت را سخت میگیرم” (حافظ)
در این بیت، “دامان دامن را سخت گرفتن” کنایه از “توسل و التماس” است.
- کنایه معنوی:
“دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
در این بیت، “دولت به آب روان ماندن” و “عمر به برق جهان ماندن” کنایه از “فانی بودن و گذرا بودن دنیا” است.
نقش کنایه در زیبایی و تأثیرگذاری ادبیات فارسی:
کنایه یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران و نویسندگان از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد ظرافت و زیبایی، حس تعلیق و شگفتی، تأکید و تأثیرگذاری و لحنی کنایهآمیز، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری ادبیات فارسی میافزاید.
به همین دلیل، کنایه در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران و نویسندگان بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در آثار خود بهره بردهاند.
تشخیص: جانبخشی به هستی در شعر و نثر
تشخیص یا جانبخشی یکی از آرایههای معنوی در ادبیات فارسی است که به نسبت دادن صفات، اعمال و ویژگیهای انسانی به موجودات غیرانسان مانند حیوانات، اشیاء و پدیدههای طبیعی اشاره دارد. شاعران و نویسندگان با استفاده از این آرایه، به هستی جان میبخشند و به مخاطب این امکان را میدهند که با دنیای پیرامون خود به گونهای عمیقتر و شاعرانهتر ارتباط برقرار کند.
انواع تشخیص:
- تشخیص حسی: نسبت دادن حسهای انسانی مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه به موجودات غیرانسان.
- تشخیص فعلی: نسبت دادن اعمال و کارهای انسانی به موجودات غیرانسان.
- تشخیص وصفی: نسبت دادن صفات و ویژگیهای انسانی به موجودات غیرانسان.
کاربرد تشخیص:
- ایجاد فضایی شاعرانه و خیالانگیز: تشخیص با جانبخشی به هستی، فضایی شاعرانه و خیالانگیز در شعر و نثر ایجاد میکند و به مخاطب این امکان را میدهد که با دنیای پیرامون خود به گونهای عمیقتر و شاعرانهتر ارتباط برقرار کند.
- تاکید و برجستهسازی: تشخیص با نسبت دادن صفات و ویژگیهای انسانی به موجودات غیرانسان، بر آن صفات و ویژگیها تأکید میکند و آنها را در ذهن مخاطب برجسته میسازد.
- ایجاد لحنی طنز و کنایهآمیز: تشخیص گاه با لحنی طنز و کنایهآمیز به کار برده میشود و به منظور نقد و تمسخر برخی از رفتارها و صفات انسانی از آن استفاده میشود.
- خلق تصاویر بدیع و هنری: تشخیص با ترکیب عناصر واقعی و خیالی، تصاویر بدیع و هنری در ذهن مخاطب خلق میکند.
مثالهایی از تشخیص در شعر فارسی:
- تشخیص حسی:
“بوی نوبهار میرسد از طرفِ بهار / سنبل ز خاک برآمد و شد بُستان نگار” (سعدی)
در این بیت، به “بوی نوبهار” حس “بویایی” و به “سنبل” حس “بینایی” نسبت داده شده است.
- تشخیص فعلی:
“اشک من ریخت و زمین گریه کرد / ناله من کرد فغان آسمان” (حافظ)
در این بیت، به “زمین” عمل “گریه کردن” و به “آسمان” عمل “ناله کردن” نسبت داده شده است.
- تشخیص وصفی:
“ای گل بُستانِ معرفت / ای شمعِ انجمنِ حکمت” (مولانا)
در این بیت، به “گل” صفت “معرفت” و به “شمع” صفت “حکمت” نسبت داده شده است.
نقش تشخیص در زیبایی و تأثیرگذاری ادبیات فارسی:
تشخیص یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران و نویسندگان از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد فضایی شاعرانه و خیالانگیز، تاکید و برجستهسازی، لحنی طنز و کنایهآمیز و خلق تصاویر بدیع و هنری، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری ادبیات فارسی میافزاید.
به همین دلیل، تشخیص در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران و نویسندگان بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در آثار خود بهره بردهاند.
مجموعه ی گام کلاس (گروه آموزشی مهندس مسعودی) با هدف ارتقاء سطح علمی و موفقیت دانش آموزان متوسطه و همچنین داوطلبان کنکور در سال 1400 تاسیس شد و از بهمن ماه 1400 فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد . این مجموعه ضمن بهره بردن از کادر اساتید زبده و حرفه ای در کنار جدیدترین تکنولوژی های آموزش آنلاین و آفلاین در حال رقم زدن فصل جدیدی از آموزش دروس مختلف متوسطه و کنکور می باشد
موسس و بنيانگذار سایت گام كلاس استاد امير مسعودى ، مطرح ترين و با سابقه ترين استاد رياضى و فيزيک ايران در آموزش آنلاين و تلويزيونى هستند كه با ارائه سبكى جديد و روش هاى پاسخگويى سريع ، مهم ترین تمایز گامکلاس نسبت به ساير موسسات می باشد.