کتابخانه ارایه های ادبی نصیب سوم
آرایههای ادبی یا صناعات ادبی یا صنایع بدیع، مجموعهای از فنون و ابزارهای زبانی هستند که شاعران و نویسندگان از آنها برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند.
این آرایهها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
آرایههای لفظی
آرایههای لفظی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای آوایی و ظاهری کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و موسیقیایی کلمات، به زیبایی و تاثیرگذاری متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای لفظی عبارتند از:
1. واجآرایی: تکرار یک یا چند واج (حرف) در کلمات یک بیت یا عبارت برای ایجاد موسیقی و آهنگینگی.
- مثال: “رَختِ رَحیلِ رَخشِ رَوان” (سعدی)
2. سجع: آوردن کلماتی در قافیهی جملات نثر که در وزن یا حرف آخر یا هر دو با هم یکسان باشند.
- مثال: “دل را به دست آورید و جهان را به دست خواهید آورد.” (امام علی (ع))
3. جناس: شباهت لفظی دو یا چند کلمه در حالی که معانی آنها متفاوت باشد. جناس به دو نوع جناس تام و جناس ناقص تقسیم میشود.
- مثال جناس تام: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ)
- مثال جناس ناقص: “دلبر از دلدار برد دل مرا” (مولانا)
4. تکرار: آوردن دوباره یک یا چند کلمه یا عبارت برای تاکید یا ایجاد موسیقی.
- مثال: “برخیز و خز آر که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است” (حافظ)
5. تصدیر: آوردن یک کلمه یا عبارت در آغاز چند بیت یا جمله متوالی.
- مثال: “یار مرا / غم مخور / یار مرا” (مولانا)
6. ترصیح: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در قافیهی جملات متوالی.
- مثال: “ساقی، گر به رندی حافظ را شراب دهی / بنگر ز جام جم چه سحر آفرین شود” (حافظ)
7. موازنه: آوردن دو یا چند چیز متشابه در کنار هم برای مقایسه.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ)
8. قلب: جابجا کردن جای دو یا چند کلمه در یک جمله بدون تغییر معنی آن.
- مثال: “جان را به جانان ده و از جان بریده باش” (حافظ) (به جای “از جان جانان ده و بریده باش”)
9. ملمع: آوردن کلماتی با وزن یا قافیهی مشابه در ابیات متناوب.
- مثال: “ای آنکه رخت از دیده پنهان کردی / دل برده و جان بر سر پیمان کردی” (حافظ)
10. تضمین: آوردن بیت یا ابیاتی از شعر شاعری دیگر در شعر خود.
- مثال: “نمیدانم که در عالم سِرّ عاشق چیست / که هر جا هست نغمهی عاشقان میشنوم” (مولانا) (تضمین از حافظ)
درک و بهکارگیری درست آرایههای لفظی، ظرافت و زیبایی خاصی به کلام میبخشد و آن را از سادگی و زمختی درمیآورد و به گيرايي و دلنشيني آن میافزاید.
علاوه بر موارد ذکر شده، آرایههای لفظی دیگری نیز وجود دارند که هر کدام زیبایی و ظرافت خاص خود را به ارمغان میآورند.
آرایههای معنوی
آرایههای معنوی، دستهای از آرایههای ادبی هستند که به جنبههای معنایی و محتوایی کلمات توجه دارند و با استفاده از تناسبها و ظرافتهای معنایی، به عمق و غنای متن میافزایند.
برخی از مهمترین آرایههای معنوی عبارتند از:
1. تشبیه: مانند کردن چیزی به چیز دیگر به واسطهی یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان” (سعدی)
2. استعاره: به کار بردن یک کلمه یا عبارت به جای معنای اصلی آن به دلیل وجود یک یا چند صفت مشترک.
- مثال: “دل من زندان تاریکی است و عشق در آن چراغ بزم” (مولانا)
3. مجاز: به کار بردن یک کلمه یا عبارت در معنایی غیر از معنای اصلی آن به دلیل وجود یک رابطهی منطقی بین آن معناها.
- مثال: “سر بر خاک نهادهام از شرمندگی / از آن ننگ که بر من آمد از تو” (حافظ) (منظور از “تو” در اینجا، چشم معشوق است)
4. کنایه: رساندن معنایی غیر از معنای ظاهری کلمات.
- مثال: “از رنجوران نپرسند احوال پریشان را” (سعدی) (منظور از “رنجوران” در اینجا، طبیبان و مدعیان علم هستند)
5. تشخیص: دادن صفات و ویژگیهای انسانی به اشیاء، حیوانات و پدیدههای طبیعی.
- مثال: “از صبر و از قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ)
6. مراعاتالنظر: آوردن واژگانی در یک بیت یا عبارت که با یکدیگر تناسب معنایی داشته باشند.
- مثال: “برف بر زمین ببارد و بر سر بام / ناگهان ز بام عشق آید به سر” (مولانا)
7. تضاد: آوردن دو یا چند چیز متضاد در کنار هم برای ایجاد تناقض و تاکید.
- مثال: “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
8. تناقض: آوردن دو یا چند مطلب متناقض در کنار هم برای ایجاد ظرافت و زیبایی.
- مثال: “ز خاکستر عشق آن سوخته ندانم کیست / که در دلش ندا آید که خاکستر منم” (مولانا)
9. تلمیح: اشاره به واقعهای تاریخی، داستانی، آیهای از قرآن یا بیتی از شعر برای ایجاد عمق و غنا در کلام.
- مثال: “یوسف گمگشته بازگشت به کنعان / مصر و کنعان دو جهان شد به یک آن” (حافظ) (تلمیح به داستان حضرت یوسف)
10. ایهام: آوردن کلماتی که دو یا چند معنی محتمل دارند.
- مثال: “چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / دو قوس و کمان بر دل خلق بکشم” (حافظ) (کلمهی “قوس” هم به معنی ابرو و هم به معنی کمان است)
11. حسآمیزی: ترکیب دو یا چند حس در یک عبارت یا بیت.
- مثال: “بوی نوبهار آمد از یار و دیار / مست شد باده از می و لاله از بهار” (حافظ)
12. حسن تعلیل: آوردن دلیل و توجیهی ظریف برای یک امر غیرمنطقی.
- مثال: “گفتم که چرا عاقبت کار جهان با من بد است / گفتا زان سبب که با تو نیکی کرد اول” (سعدی)
13. اغراق: مبالغه در بیان یک صفت یا عمل برای تاکید بر آن.
- مثال: “از بس که عشق تو در جانم ریشه دوانده / در رگ و ریشه و پی و استخوانم شدهای” (مولانا)
همانطور که مشاهده میشود، آرایههای معنوی با ایجاد ظرافتها و لایههای معنایی متعدد، به متن عمق و غنا میبخشند و آن را از سادگی و سطحینگری دور میکنند.
البته، دستهبندی دیگری از آرایههای ادبی نیز وجود دارد که آرایههای ترکیبی نامیده میشوند و از ترکیب دو یا چند آرایهی لفظی یا معنوی به وجود میآیند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که شاعران و نویسندگان از این آرایهها به طور جداگانه و مجزا استفاده نمیکنند، بلکه غالباً در یک بیت یا عبارت چندین آرایهی ادبی با هم به کار برده میشوند تا زیبایی و تاثیرگذاری کلام را به حد اعلای خود برسانند.
ترصیح: نقش و نگارِ شعر
ترصیح یکی از آرایههای لفظی در شعر فارسی است که به آوردن کلمات یا عباراتی در قافیهی ابیات به گونهای که در هر بیت کلمهای جدید به قافیههای بیت قبل اضافه شود اشاره دارد. این آرایه، با ایجاد تناسب و موسیقی لفظی، به زیبایی و ظرافت کلام میافزاید و شاعران از آن برای تاکید بر مفاهیم، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری استفاده میکنند.
انواع ترصیح:
- ترصیح لفظی: تکرار کلمات یا عباراتی به طور کامل در قافیهی ابیات.
- ترصیح معنوی: تکرار مفهوم یا ایدهای خاص با استفاده از کلمات یا عبارات مختلف در قافیهی ابیات.
کاربرد ترصیح:
- ایجاد تناسب و موسیقی لفظی: ترصیح با تکرار کلمات یا عباراتی در قافیهی ابیات، موسیقی و آهنگ خاصی به شعر میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- تاکید و تأثیرگذاری: ترصیح میتواند بر کلماتی که در قافیهی ابیات تکرار میشوند تأکید کند و توجه مخاطب را به آنها جلب کند.
- ایجاد حس تعلیق و شگفتی: ترصیح با افزودن کلمهای جدید به قافیهی هر بیت، حس تعلیق و شگفتی در مخاطب ایجاد میکند.
- خلق تصاویر بدیع و هنری: ترصیح با استفاده از تناسب و تقارن در قافیهی ابیات، میتواند تصاویر بدیع و هنری در ذهن مخاطب خلق کند.
مثالهایی از ترصیح در شعر فارسی:
- ترصیح لفظی:
“از صبر و قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ) “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
- ترصیح معنوی:
“یار مرا غم مخور یار مرا / غم مخور و شاد باش با من یار” (مولانا) “برخیز و خز آر که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است” (حافظ)
نقش ترصیح در زیبایی و تأثیرگذاری شعر:
ترصیح یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن اشعار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد تناسب و موسیقی لفظی، تاکید بر کلمات یا عبارات خاص، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری شعر میافزاید.
به همین دلیل، ترصیح در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در اشعار خود بهره بردهاند.
موازنه: سنجشِ زیباییها در شعر
موازنه یکی از آرایههای لفظی در شعر فارسی است که به مقایسه و سنجش دو یا چند چیز با یکدیگر به گونهای که هر کدام زیبایی و امتیاز خاص خود را داشته باشد اشاره دارد. این آرایه با ایجاد تناسب و تقارن در کلام، به زیبایی و ظرافت آن میافزاید و شاعران از آن برای تاکید بر مفاهیم، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری استفاده میکنند.
انواع موازنه:
- موازنهی متشابه: مقایسه و سنجش دو یا چند چیز با یکدیگر به گونهای که هر دو در یک صفت یا خصوصیت مشترک باشند.
- موازنهی متضاد: مقایسه و سنجش دو یا چند چیز با یکدیگر به گونهای که هر دو در یک صفت یا خصوصیت متضاد باشند.
- ایجاد تناسب و تقارن: موازنه با مقایسه و سنجش دو یا چند چیز با یکدیگر، تناسب و تقارنی خاص به کلام میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- تاکید و تأثیرگذاری: موازنه میتواند بر ویژگیها و خصوصیات هر یک از چیزهایی که با هم مقایسه میشوند تأکید کند و توجه مخاطب را به آنها جلب کند.
- ایجاد حس تعلیق و شگفتی: موازنه با مقایسه و سنجش دو یا چند چیز که در ظاهر ممکن است هیچ سنخیتی با هم نداشته باشند، حس تعلیق و شگفتی در مخاطب ایجاد میکند.
- خلق تصاویر بدیع و هنری: موازنه با استفاده از تناسب و تقارن در مقایسه و سنجش دو یا چند چیز، میتواند تصاویر بدیع و هنری در ذهن مخاطب خلق کند.
مثالهایی از موازنه در شعر فارسی:
- موازنهی متشابه:
“چو بتی بر چهره بنشانم ز طاق ابرو / کمند زلف در گردن آویزم به تاب گیسو” (حافظ) “شب تار و باده گسار و یار همدم / این قصه بود و گر قصه بود غم مخور” (حافظ)
- موازنهی متضاد:
“از صبر و قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ) “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
نقش موازنه در زیبایی و تأثیرگذاری شعر:
موازنه یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن اشعار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد تناسب و تقارن، تاکید بر مفاهیم، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری شعر میافزاید.
به همین دلیل، موازنه در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در اشعار خود بهره بردهاند.
قلب: تپشِ ظرافت در شعر و نثر
قلب یکی از آرایههای لفظی در شعر و نثر فارسی است که به جابجا کردن دو یا چند کلمه یا عبارت در یک جمله یا بیت به گونهای که معنای آن عوض نشود، اما زیبایی و ظرافت کلام را افزایش دهد، اشاره دارد. این آرایه با ایجاد تنوع و آهنگ خاص، به دلنشینی و خوشایندی کلام میافزاید و شاعران و نثرنویسندگان از آن برای تاکید بر مفاهیم، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری استفاده میکنند.
انواع قلب:
- قلب ساده: جابجا کردن دو یا چند کلمه یا عبارت در یک جمله یا بیت به گونهای که معنای آن به طور کلی عوض نشود.
- قلب قرینه: جابجا کردن دو یا چند کلمه یا عبارت در یک جمله یا بیت به گونهای که معنای آن به طور جزئی عوض شود، اما تناسب و تقارنی خاص به وجود آید.
کاربرد قلب:
- ایجاد تنوع و آهنگ خاص: قلب با جابجا کردن کلمات و عبارات، تنوع و آهنگ خاصی به کلام میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- تاکید و تأثیرگذاری: قلب میتواند بر کلماتی که در جایگاه جدیدی قرار گرفتهاند تأکید کند و توجه مخاطب را به آنها جلب کند.
- ایجاد حس تعلیق و شگفتی: قلب با جابجا کردن کلمات و عبارات و ایجاد معنای جدید، حس تعلیق و شگفتی در مخاطب ایجاد میکند.
- خلق تصاویر بدیع و هنری: قلب با استفاده از تناسب و تقارن در جابجا کردن کلمات و عبارات، میتواند تصاویر بدیع و هنری در ذهن مخاطب خلق کند.
مثالهایی از قلب در شعر فارسی:
- قلب ساده:
“ای یار همدم در شبهای دراز / دراز شبها همدم یار باش” (حافظ) “دل می گفت ای کاش آن نغمه دوباره / نغمهی آن نغمه دوباره نغمهی آن نغمه” (مولانا)
- قلب قرینه:
“از صبر و قناعت گنج قارون یافتیم / در دامن سختی گنج عدن آرمیدیم” (حافظ) “دولت به آب روان ماند و عمر به برق جهان / هر دو در یک چشم به هم زدند و گذشتند” (سعدی)
نقش قلب در زیبایی و تأثیرگذاری شعر و نثر:
قلب یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران و نثرنویسندگان از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد تنوع و آهنگ خاص، تاکید بر مفاهیم، ایجاد حس تعلیق و شگفتی و خلق تصاویر بدیع و هنری، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری شعر و نثر میافزاید.
به همین دلیل، قلب در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران و نثرنویسندگان بزرگی از جمله حافظ، سعدی، مولانا و نیما یوشیج از آن به طور هنرمندانهای در آثار خود بهره بردهاند.
ملمع: درخششِ ترکیبِ نثر و نظم
ملمع یکی از آرایههای لفظی در ادبیات فارسی است که به ترکیب شعر و نثر در یک قطعه ادبی به گونهای که هر بیت شعر در میان دو یا چند جمله نثر قرار گیرد، اشاره دارد. این آرایه با ایجاد تنوع و آهنگ خاص، به دلنشینی و خوشایندی کلام میافزاید و شاعران و نثرنویسندگان از آن برای بیان مفاهیم عمیق و پیچیده به شیوهای ظریف و هنرمندانه استفاده میکنند.
انواع ملمع:
- ملمع ساده: ترکیب شعر و نثر به گونهای که هر بیت شعر در میان دو یا چند جمله نثر ساده و بدون آرایه قرار گیرد.
- ملمع آراسته: ترکیب شعر و نثر به گونهای که هر بیت شعر در میان دو یا چند جمله نثر آراسته به آرایههای لفظی و معنوی قرار گیرد.
کاربرد ملمع:
- ایجاد تنوع و آهنگ خاص: ملمع با ترکیب شعر و نثر، تنوع و آهنگ خاصی به کلام میبخشد و آن را دلنشینتر و خوشایندتر میکند.
- بیان مفاهیم عمیق و پیچیده: ملمع با استفاده از قدرت بیان شعر و نثر، به شاعران و نثرنویسندگان این امکان را میدهد تا مفاهیم عمیق و پیچیده را به شیوهای ظریف و هنرمندانه بیان کنند.
- ایجاد تعادل و توازن: ملمع با ترکیب دو سبک متفاوت ادبی، تعادل و توازن خاصی در کلام ایجاد میکند.
- خلق تصاویر بدیع و هنری: ملمع با استفاده از قدرت تخیل شعر و ظرافت نثر، میتواند تصاویر بدیع و هنری در ذهن مخاطب خلق کند.
مثالهایی از ملمع در ادبیات فارسی:
- ملمع ساده:
“ای مرغ سحر نغمه پرداز / که آواز تو باشد دلنواز از این نغمههای دلکش و جانپرور / چه سِحر و چه شور و چه شوق و چه ناز
به بوی گل سرخ و نسیم بهاری / به صوت بلبل و نغمهی قناری به برگ گل و لاله و شقایق و ریحان / به آبِ جویبار و صفا و طراوتِ گلزار
بیا تا به میخانه رویم و باده خوریم / و از غم و غصّه و ماتم و دردسر بگذریم که در این جهان پر از غم و اندوه / جز شادی و عشق و می و باده چه چیز است؟”
- ملمع آراسته:
“ای یار همدم در شبهای دراز / دراز شبها همدم یار باش
که در این شبهای تار و غمانگیز / جز تو کسی را ندارم که همدم و رازدار من باشد
ای یار تو نغمهی دلنشین و جانپروری / که در این شبهای تار و غمانگیز، روح و روان مرا نوازش میکنی
ای یار تو نغمهی عشق و امید هستی / که در این شبهای تار و غمانگیز، به من امید و دلگرمی میبخشی
ای یار تو نغمهی زندگی هستی / که در این شبهای تار و غمانگیز، به من شور و شوق زندگی میبخشی”
نقش ملمع در زیبایی و تأثیرگذاری ادبیات فارسی:
ملمع یکی از آرایههای ظریف و هنرمندانهای است که شاعران و نثرنویسندگان از آن برای زیباتر و تاثیرگذارتر کردن آثار خود استفاده میکنند. این آرایه با ایجاد تنوع و آهنگ خاص، بیان مفاهیم عمیق و پیچیده، ایجاد تعادل و توازن و خلق تصاویر بدیع و هنری، به غنای معنایی و زیبایی ظاهری ادبیات فارسی میافزاید.
به همین دلیل، ملمع در زمره آرایههای مهم و تاثیرگذار در ادبیات فارسی به شمار میرود و شاعران و نثرنویسندگان بزرگی از جمله سعدی، مولانا، جامی و وحشی بافقی از آن به طور هنرمندانهای در آثار خود بهره بردهاند.
مجموعه ی گام کلاس (گروه آموزشی مهندس مسعودی) با هدف ارتقاء سطح علمی و موفقیت دانش آموزان متوسطه و همچنین داوطلبان کنکور در سال 1400 تاسیس شد و از بهمن ماه 1400 فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد . این مجموعه ضمن بهره بردن از کادر اساتید زبده و حرفه ای در کنار جدیدترین تکنولوژی های آموزش آنلاین و آفلاین در حال رقم زدن فصل جدیدی از آموزش دروس مختلف متوسطه و کنکور می باشد
موسس و بنيانگذار سایت گام كلاس استاد امير مسعودى ، مطرح ترين و با سابقه ترين استاد رياضى و فيزيک ايران در آموزش آنلاين و تلويزيونى هستند كه با ارائه سبكى جديد و روش هاى پاسخگويى سريع ، مهم ترین تمایز گامکلاس نسبت به ساير موسسات می باشد.