هفت میانبر ذهنی برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر
- خود را از عقاید محدود کننده آزاد کنید.
تصور همه ما در کودکی این است که میتوانیم دنیا را فتح کنیم، اما جایی بین کودکی و بزرگسالی، اشتیاق و تمایل ذاتی ما نسبت به رویاپردازی از بین میرود. والدین و مربیان ما تواناییها و ناتوانیهای خودشان را به ما تحمیل میکنند. چنانچه یک مربی به ما نیاموزد که چگونه عقاید محدودکننده را از ذهنمان بیرون کنیم، کارش را به درستی انجام نداده.
چطور خودتان این کار را انجام دهید:
محدودیتهای ذهن خود را با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف، پیدا کنید و خود را وادار به انجام کارهایی کنید که قبلاً احساس راحتی با آنها نمیکردید. زمانی که به تواناییهای خود اعتماد داشته باشید خواهید دید که چه موفقیتهایی میتوانید کسب کنید.
- هرگز خاطراتی که در ذهن شما هست یا برداشتهای شخصی خود را با واقعیت اشتباه نگیرید.
ذهن ما اطلاعات را دقیقاً همانطور که هستند ذخیره نمیکند. بلکه آنها را خلاصه کرده و به شکلی که بیشتر مورد پسند ما باشد ذخیره میکند. به همین دلیل اشخاصی که شاهد اتفاق مشترکی بودهاند برداشتهای متفاوتی از آن دارند.
ذهن شما تمایلات درونیای دارد و بر اساس آنها اطلاعاتی را ذخیره میکند که بیشترین هماهنگی را با عقاید، ارزشها و تصویری که از خود داریم، داشته باشند. این سیستم ذخیرهسازی گزینشی به مغز کمک میکند از تجمع زیاد از حد اطلاعات دوری کند. بنابراین توجه داشته باشید که مغز همواره اطلاعات درستی به شما نمیدهد. برای مثال اگر شما عزت نفس پایینی داشته باشید، مغز شما تمایل دارد اطلاعاتی را ذخیره کند که نبود اعتماد به نفس را در شما تأیید میکنند. این تمام چیزی خواهد بود که از یک اتفاق به یاد خواهید داشت.
چطور از پس آن بر بیایید:
واقعیتهایی که ذهنتان به شما القا میکند را دوباره بررسی کنید و سعی کنید از منظر دقیقتری به موضوع نگاه کنید. با افرادی که ممکن است نظر متفاوتی داشته باشند، صحبت کنید.
- با خودتان حرف بزنید.
ممکن است خندهدار به نظر برسد، اما بسیار مؤثر است. حرف زدن با خود میتواند هوش و همچنین حافظه شما را تقویت کند، به تمرکز شما کمک کند، و حتی عملکرد ورزشی شما را بهبود ببخشد. مستند ذهن انسان مدعی است ما در هر دقیقه 300 تا 1000 کلمه به خود میگوییم. نیروهای نظامی از قدرت القای افکار مثبت به خویش برای تحمل شرایط سخت، استفاده میکنند.
برای مثال، با آموزش این روش به نوسربازان که از نظر ذهنی محکم باشند و با خود جملات مثبت را تکرار کنند، آنها یاد میگیرند چگونه بر ترس ناشی از سیستم لمبیک یا کنارهای مغز، پیروز شوند. قسمتی از مغز که به ما در کنار آمدن با اضطراب کمک میکند.
چطور این کار را انجام دهیم:
مثبت باشید، چراکه نحوه حرف زدن شما با خودتان پاسخ نوروبیولوژیک ذهنتان را تحتتأثیر قرار میدهد. زمانی که میگویید میدانم باید چه کار کنم یا به جای اینکه به مسائل به عنوان مشکل نگاه کنید، آنها را چالش تلقی میکنید، پاسخ نوروبیولوژیک خود را تبدیل به پاسخ مثبت میکنید.
- برای فائق آمدن بر تمایلات منفی خود، مثبت فکر کنید.
از دیرباز انسانها آموختهاند که شکار کنند یا شکار خواهند شد. تمایلات منفی بشر، هزاران سال او را از خطر ایمن نگه میداشته. اما هر چیز جدید یا متفاوت حیات ما را تهدید نمیکند. این منفیبافیها اعتماد به نفس ما را از بین میبرند چراکه مجبوریم تمام توجهمان را معطوف به اشتباهاتمان کنیم.
چطور از پس آن بربیاییم:
- هر فکر منفی که به ذهنتان آمد را با پنج فکر مثبت دور کنید.
- اجازه دهید هر فکر مثبت 20ثانیه در ذهن شما بماند قبل از اینکه سراغ فکر مثبت دیگری بروید.
- احساسات خوب و احساسات بد خود را قبول کنید.
- سعی نکنید احساسات منفی خود را سرکوب کنید.
- از دلیل بروز احساسات خود آگاه باشید. در مورد افکار و احساسات منفی، عبارات منفی به کار نبرید چراکه اینکار آنها را قویتر میکند. فقط شاهد آنها باشید.
- سطح کنجکاوی خود را بالا ببرید.
برای افرادی که میخواهند اعتماد به نفس بالایی داشته باشند و موفقیت کسب کنند، کنجکاوی ویژگی بسیار مهمی است.
کنجکاوی اساس پیشرفت مادامالعمر است. اگر کنجکاو باقی بمانیم، همواره مشتاق یادگرفتن خواهیم بود و ذهن و قلبمان هر روز بازتر خواهد شد. با تجارب جدید و دستیابی به اطلاعات نو میتوانیم ذهن کنجکاو خود را حفظ کنیم.
سوأل بپرسید و کنجکاو باشید چون:
- به جای تابع بودن، ذهن شما پویا میشود.
- تشویق میشوید تا نسبت به ایدههای جدید هوشیار باشید.
- درب دنیای جدید و احتمالات جدید به رویتان باز میشود.
- سوأل کردن و کنجکاوی پاسخی جدید به دنبال دارد که رهنمون شما در مسیری جدید است.
- تردید را از خود دور کنید.
اگر اعتماد به نفس پایینی داشته باشید همواره خود را زیر دین دیگران حس خواهید کرد. اگر تصور کنید همیشه قربانی هستید دیگر در برابر موانع و مشکلات در زندگی مقاومت نمیکنید.
قهرمانان هر جا که مورد نیاز باشد میروند نه جایی که احساس راحتی بیشتر کنند. همواره طرز فکر من اینست که: در هر موقعیتی که قرار بگیرم، هر زمان و هر کجا، نخواهم ترسید چراکه مطمئنم هرجا که باشم موفق خواهم شد.
هیچ کس بجز خودتان نمیتواند شما را در مسیر رسیدن به خواستههایتان متوقف کند. زمان آن رسیده تشخیص دهید در چه زمینههایی نسبت به خود دچار تردید هستید و آن مرزها را از میان بردارید.
- با ترسهایتان روبهرو شوید.
وقتی فکر کنیم بر چیزی کنترل داریم دیگر از آن نمیترسیم. وقتی با چیزی احساس راحتی کنیم دیگر از آن نمیترسیم. و زمانی که حس کنیم بر موضوعی کنترل نداریم نمیتوانیم به درستی فکر کنیم چرا که ذهن احساسی ما فرمان را بدست گرفته. برای همین است که گاهی ترس غیرمنطقی به نظر میرسد، احساسات ما کنترل را بدست گرفتهاند.
جنگجویان همواره بسیار نزدیک به دشمن خود حرکت میکنند. هیچ سودی در دوری کردن از ترس یا نادیده گرفتن و رد کردن آن وجود ندارد.
زمان بگذارید و در مورد بزرگترین ترس خود فکر کنید. با نزدیک شدن به آن، شرایط را بدتر کنید. بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد را تصور کنید. اکنون روی تنفس خود تمرکز کنید. بدن خود را ریلکس کنید. میبینید که نمردهاید! بلکه در مسیر فائق آمدن بر ترس خود هستید.
اگر شما به خودتان اطمینان و اعتماد ندارید چطور انتظار دارید دیگران به شما اطمینان داشته باشند؟
منبع:www.success.com
سمیه اصغری سارجوق، مدیر آموزشی گام کلس